بدبختی های یک زن چاق

ساخت وبلاگ
دوست مجردی دارم که 52 ساله است. وبلاگ تجرد کلمه انتخاب خودش بود. چند روزی هست که با هم در مورد یک کاری گفت و گو و تبادل نظر می کنیم. در این میان در خصوص تجربه نابی که از وبلاگ تجرد کلمه قطعی و ... دارد صحبت می کند. قسمتهای بدبختی های یک زن چاق...
ما را در سایت بدبختی های یک زن چاق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chagh2o بازدید : 142 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 17:12

از دیروز که وبلاگ باران کلمه جسته و گریخته می بارد من باز هم شادم و خدارا شکر می کنم. هر قطره اش نعمتی است که ما به آن بسیار نیاز داریم. حالم خوب است و از یک ماموریت اداری پس از ده روز برگشتم. امروز با آرامش وصف ناشدنی کارهایم را پیش بردم و خدا را بابت این موضوع شاکرم.

خدایا شکرت.

بعدا نوشت: شیدای عزیزم چقدر از پیامی که گذاشتی مشعوف شدم و از راه دور برایت بوسه ای فرستادم. عزیزم خیلی خوشحالم. خیلی خیلی خیلی

بدبختی های یک زن چاق...
ما را در سایت بدبختی های یک زن چاق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chagh2o بازدید : 127 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 17:12

کمی در نوشتن کند شده ام. این روزها مشغول یک کار نسبتا بزرگ هستم که وقتم را حسابی می گیرد. حتی از پیاده رویهای صبحگاهیم هم گاهی مجبور می شوم بزنم. از آن بدتر اضافه شدن وزنم است که از اول امسال دست از س بدبختی های یک زن چاق...
ما را در سایت بدبختی های یک زن چاق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chagh2o بازدید : 159 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 17:12

این روزها بیش از 100 نفر از خانواده و فامیل و دوستان با هم رفتند پیاده روی اربعین. ما ماندیم و خانواده و یک دل جامانده در کوله بارشان و حسرت حال خوش زائران کربلا. حالمان نزار بود نزارتر هم شد. گویی بر بدبختی های یک زن چاق...
ما را در سایت بدبختی های یک زن چاق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chagh2o بازدید : 196 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 17:12

هیچ چیز در این شهر به این اندازه مرا خوشحال نمی کند که صبح با بوی وبلاگ باران کلمه و صدای وبلاگ باران کلمه از خواب بیدار شوم. صبح یک غلتی در جایم زدم و بوی خوب وبلاگ باران کلمه را با یک نفس عمیق بالا کشیدم. آرام و آهسته از تخت بیرون بدبختی های یک زن چاق...
ما را در سایت بدبختی های یک زن چاق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chagh2o بازدید : 145 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 17:12

شله زرد امسال را با کمک همسر پختم. شب اربعین بار گذاشتیم و صبح دیگ را پایین آوردیم. شب تا صبح من بودم و همسر که در آشپزخانه هیات کلی گفتیم و خندیدیم و هم زدیم تا ساعت هفت صبح. بر خلاف سال گذشته امسال بدبختی های یک زن چاق...
ما را در سایت بدبختی های یک زن چاق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chagh2o بازدید : 136 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 17:12

دیروز ماشین را پارک کردم که بروم جلسه دیدم در ماشین جلویی (پژو پارس نقره ای) باز شد و راننده همانطور نشسته دولا شد یک موکت باریک لوله شده را به سمت عقب ماشین قل داد و باز کرد و بعد پیاده شد. در واقع آ بدبختی های یک زن چاق...
ما را در سایت بدبختی های یک زن چاق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chagh2o بازدید : 185 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 17:12

شب شهادت بود که دیدم گروه تلگرامی خواهرها بیش از 300 پیام آمده. دلم شور افتاد باز کردم ببینم چه خبر است که دیدم دو تا از بچه های فامیل(دو پسر 21 و 22 ساله) راه افتاده اند بروند مسجد روستای پدری برای م بدبختی های یک زن چاق...
ما را در سایت بدبختی های یک زن چاق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chagh2o بازدید : 144 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 17:12

امروز دیر وبلاگ رسیدم کلمه اداره ولی فدای سرم. در واقع ماشین را کنار پارک گذاشتم و رفتم زیر باران توی پارک قدم زدم و از اینکه می دیدم گروههای ورزشی زیر باران هم دارند ورزش می کنند لذت بردم. گربه ها زیر شمشادها ق بدبختی های یک زن چاق...
ما را در سایت بدبختی های یک زن چاق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chagh2o بازدید : 135 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 17:12

اکنون که در خدمت دوستان هستم یک عدد دزد زده هستم که منزلمان را هفته گذشته دزد نامرد تقریبا خالی کرده است و هرچه که به درد می خورد برده است. مسافرت بودیم و وقتی پسرم داشت خبر می داد و گفت نترس یک چیزی بدبختی های یک زن چاق...
ما را در سایت بدبختی های یک زن چاق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chagh2o بازدید : 192 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 17:12